روزی روزگاری چهار ابر قهرمان به نامهای آیلا، ایجا، کای و جک بودند. اونها خیلی شجاع بودند و با هم زندگی میکردند. یک روز آنها سوار موشک شدند.

آیلا، رییس ایجا و کای، رییس جک بود. آنها شش سال پیش زندگی و پدر و مادرشان را از دست دادند و بعد به یک سفر در کشور فرانسه رفتند.
آیلا گفت: بهتره یه کلبه بسازیم.
ایجا، کای و جک گفتند: باشه. بعد آنها به کمک هم یک کلبه ساختند.
دشمن آنها پرسی بود. پِرسی یکی از مدالهای آیلا را یده بود. آنها با کمک هم او را شکست دادند و مدال را از او پس گرفتند.
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت